ثبت نام در سایت

برای استفاده از امکانات سایت عضو شوید.

نام کاربری:  
رمز عبور:    
کد معرف:    
  • ایمیل شما هرگز در اختیار دیگران قرار نخواهد گرفت.
  • هر زمان که بخواهید مي توانيد عضويت خود را لغو کنيد.
93 16 100 1

معنی کلمه pig

معنی pig از مرجع آموزشی لغات دیداری - عکس و کلمه به همراه تلفط و مثال

توسعه کلمه pig

در اینجا مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

  • احسان
    1394/12/13 Thursday, March 3, 2016

    برخی جملات با معانی مختلف کلمه ... he pigged out on pizza and beer all night، he is pigging it with a native woman in a hut، don't be a pig! don't park in front of my garage!، he has married a pig of a woman

  • احسان
    1394/12/13 Thursday, March 3, 2016

    معنی جملات ... کل شب مثل خوک پیتزا و آبجو میخورد، او با یک زن بومی در یک کلبه کثیف زندگی میکند، عوضی نباش و ماشینت رو جلوی گاراژ من پارک نکن، او زن شلخته ای را به همسری گرفته است

  • احسان
    1394/12/13 Thursday, March 3, 2016

    Buy a pig in a poke ... ندیده جنسی را خریدن مثلا ازدواج، یا بی اطلاع و بدون آگاهی کاری را انجام دادن

  • احسان
    1394/12/13 Thursday, March 3, 2016

    In pig , make a pig of oneself, pig together. ... خوک آبستن، پرخوری کردن یا زیاره روی کردن در خوردن و نوشیدن، مثل خوک زیستن یا در کثافت زندگی کردن

  • مجید
    1395/11/02 Saturday, January 21, 2017

    pig bed = شن ویژه ریخته گری آهن .

  • مجید
    1395/11/02 Saturday, January 21, 2017

    guinea pig = خوکچه هندی، انسان یا حیوانی که روی آن آزمایش بعمل میاید، آلت دست.

  • مجید
    1395/11/02 Saturday, January 21, 2017

    pig headedly = خودسرانه ،ازروى کله شقى ،ازروى کودنى

  • مجید
    1395/11/02 Saturday, January 21, 2017

    pig nickel = نيکل شمش

  • hosein
    1395/11/22 Friday, February 10, 2017

    an omnivorous domesticated hoofed mammal with sparse bristly hair and a flat snout for rooting in the soil, kept for its meat.

  • hosein
    1395/11/22 Friday, February 10, 2017

    an omnivorous domesticated hoofed mammal with sparse bristly hair and a flat snout for rooting in the soil, kept for its meat.

  • hosein
    1395/11/22 Friday, February 10, 2017

    synonyms: hog, boar, sow, porker, swine, piglet

  • hosein
    1395/11/22 Friday, February 10, 2017

    a greedy, dirty, or unpleasant person.

  • پیمان
    1395/12/30 Monday, March 20, 2017

    Tom fed the pigs.

  • پیمان
    1395/12/30 Monday, March 20, 2017

    Tom ate like a pig.

  • پیمان
    1395/12/30 Monday, March 20, 2017

    I called Tom a fat pig.

  • پیمان
    1395/12/30 Monday, March 20, 2017

    Is it safe to eat a pig's eyeball?





به زبان آموزان سایت زبان افزا بپیوندید و با ارسال نظرات خود ما را در ارائه هرچه پربارتر خدماتمان یاری فرمایید.   راهنمای ثبت نام در سایت