برای استفاده از امکانات سایت عضو شوید.
برای مشاهده عکس های کلمه Block روی لینک زیر کلیک کنید:
در اینجا مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
بنداوردن، انسداد، جعبه قرقره، اتحاد دو ياچند دستهبمنظور خاصي، بلوك، كنده، مانع ورادع، قطعه، بستن،مسدود كردن، مانع شدن از، بازداشتن، قالب كردن،توده، قلنبه
verb:obstruct; hinder, thwart
noun. chunk; obstacle; piece, unit of text that is marked for a future processing operation (Computers); mold; obstruction; scaffold, gallows; rectangle space surrounded by streets
علوم مهندسى : قالب ريختن
affect block:در روانشناسى : وقفه عاطفه